محمد علی طاهری یک محقق، مخترع، نظریه پرداز و آموزگار معنوی است. برای آشنای بیشتر با زندگینامه ایشان، آن را میتوان به چند بخش تقسیم کرد:
بخش اول
محمد علی طاهری در اول فروردین سال ۱۳۳۵ در کرمانشاه به دنیا آمد. از همان کودکی نسبت به همه چیز بسیار کنجکاو بود و سوالات متعددی از ذهنش میگذشت و با اشتیاق تمام پیگیر رسیدن به جواب سوالهایش بود. آنچه که بیش از همه ذهن سرشار از حیرتش را مشغول میکرد فضای لایتناهی و وجود ستارگان آسمان بود بطوریکه شبهای بسیاری را به ستارگان خیره میشد و تک تک آنها را اسم گذاری می کرد و هرکدام از ستارگان معنای ویژه ای برایش داشت. اشتیاق زایدالوصفی برای کشف ستارگان و علت پیدایش آنها داشت، تا جاییکه همین شوق سبب شد تا در نوجوانی علاقمند به طراحی و ساخت هواپیما شود و احتمالا فکر میکرد بدین وسیله می تواند به ستارگان نزدیک شده و در مورد آنها اطلاعات بیشتری به دست آورد.
پس از اتمام دوره دبستان، به تهران مهاجرت کرد و تحصیلاتش را در تهران ادامه داد. در همان دوران علاقه او به هواپیما و هواپیما سازی روز به روز بیشتر می شد. برای رسیدن به این هدف، از طریق مطالعه مجلات علمی محدودی که موجود و در دسترس بود به دنبال راهی برای رفع عطش یادگیری و رسیدن به جواب سوالاتی بود که معلمین مدرسه در پاسخگویی به آن سوالات ناتوان بودند.
علاقه بسیار زیادش به صنعت هواپیما سازی موجب شد که در سن ۱۳ سالگی موفق به طراحی و ساخت هواپیمای مدل کنترل شونده گردد و مورد تشویق بسیاری از نزدیکان قرار گیرد. از آنجا بود که به تلاش خود در زمینه هواپیما سازی شدت بخشید و موفق شد در سن ۱۶ سالگی یک فروند هلیکوپتر در حیاط منزلشان بسازد. این کار دردسرها و مشکلاتی برای خانواده و خود ایشان در ارتباط با سازمان امنیت و اطلاعات کشور (ساواک) بوجود آورد. آنها بر این باور بودند که منطقی نیست یک دانش آموز دبیرستانی خالق طرح ها و نقشه هایی با این دقت باشد. در نتیجه مادر ایشان را جهت پاره ای از توضیحات برای روشن شدن هدف از ساخت هلیکوپتر مذکور و اینکه کدام دولت خارجی پشت این ماجراست مورد بازجویی ها و بازخواست های طولانی قرار دادند. نهایتا کارشناسان ساواک پس از دیدن کتاب فرهنگ اصطلاحات فنی هواپیمایی که نتیجه تحقیقات و دست نوشته های خود ایشان بود قبول کردند که وی از نبوغ خاصی برخوردار است. در نتیجه او توانست به تحقیقاتش ادامه دهد و موفق به ساختن یک کایت نیز شد که با آن چندین بار پرواز را تجربه کرد.
در سال ۱۳۵۵ در اولین نمایشگاه سراسری آثار مبتکرین و مخترعین جوانان کشور، با طراحی و ساخت یک هواپیمای مدل کنترل از راه دور که فقط برای برخاست و نشست به سوخت نیاز داشت و به همراه چندین طرح برای ساخت هواپیما از جمله اولین طرح هواپیمای عمود پرواز در جهان شرکت کرده و به مقام نخست آن رقابتها در رشته فنی و اختراعات رسید.
اولین نمایشگاه آثار نوباوگان و جوانان کشور
محمد علی طاهری کنار طراحی ها و هواپیمای
کنترل از راه دور ساخته خود سال ۱۳۵۵
یک سال بعد در همان نمایشگاه با ارایه یک فروند هواپیمای یک نفره و چندین طرح جدید دیگر برای ساخت اولین هواپیما و ارایه کتاب فرهنگ اصطلاحات فنی هواپیمایی که اینک نسخه چرکنویس آن به پایان رسیده بود شرکت کرد. ایشان برای دومین بار رتبه نخست مخترعین سراسر کشور در رشته فنی همراه با جوایز متعدد کسب نموده و همچنین موفق به دریافت چندین بورس تحصیلی از دانشگهای مختلف گردیدند که به دلایلی از این بورسها استفاده نکردند. یکی ازآن دلایل این بود که مسولین وقت در قبال بورس اعطایى توقعاتى داشتند که با روحیات او سازگار نبود و گذشته از آن وی مى خواست سهم کوچکى در به ثمر رسیدن انقلاب اسلامى در کنار هموطنان عزیزش داشته باشد، چرا که سر لوحه زندگی ایشان همواره نجات و آگاهی جمعی بوده است.
مطبوعات و تلویزیون مصاحبه هایی با ایشان در ارتباط با فعالیت ها، اختراعات و تحقیقاتشان در زمینه ریاضیات داشتند که در حال حاضر دسترسی به آنها به جز مصاحبه مجله مهر مقدور نیست. در ادامه عکس هایی از کتاب فرهنگ اصطلاحات فنی هواپیمایی
صفحاتی از نسخه چرکنویس کتاب فرهنگ اصطلاحات فنی هواپیمایی
نوشته محمد علی طاهری
بین سالهای ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۴
تصاویری از محمد علی طاهری
در حال ساخت هواپیمای یک نفره خود در حیاط منزل در محله قلهک
سال ۱۳۵۶
محمدعلی طاهری به همراه برادرانش
کنار هواپیمای دست ساخت خود
سال ۱۳۵۶
مصاحبه مجله مهر با محمد علی طاهری
برنده نخست نمایشگاه در رشته اختراعات
بخش دوم
زندگی محمد علی طاهری بعد از ورود به دنیای عرفان (آبان ۱۳۵۷)
در این دوران او با تفکر و تلاش علمی و اشتیاق فراوان سعی در شناخت کیهان و پی بردن به رمز و راز هستی داشت. او علاوه بر ساخت هواپیما و تحقیق در زمینه ریاضیات، با ساختن تلسکوپ های دست ساز، لحظه ای از مطالعه و تحقیق در زمینه ستارگان، کیهان شناسی و درک جهان هستی دست بر نمیداشت.
هر چه بیشتر پیش می رفت تعجب و حیرتش در شکل گیری کائنات بیشتر می شد. این روند ادامه داشت تا آنکه در آبان ماه ۱۳۵۷ هجری شمسی، اتفاق تازه ای در زندگی وی رخ داد. او با تحولی درونی روبرو شده و در نتیجه، دریچه ای از دنیای دیگر برویش گشوده شد که خودش آن را دنیای اشتیاق و عشق می نامد و به این درک نایل شد که پی بردن به رمز و راز هستی فقط از راه علم و اندوخته های علمی نیست و راه دیگری هم وجود دارد. با داشتن شوق، ذوق، اشتیاق و حیرت و از راه دل و عشق و با رسیدن به اشراق و روشن بینی می توان به درک معرفت هستی رسید. در واقع عرفای ما نیز به آنچه ایشان به ادراک آن رسیدند، رسیده بودند. چنانکه مولانا رسید:
ما را به چشم سَر مبین ما را به چشم سِر ببین
و یا حافظ می فرماید:
بشوی اوراق اگر هم درس مایی که درس عشق در دفتر نباشد
ورود به این دنیای معنوی و نزدیک شدن به جواب پرسشهای بی جوابش، عطش و اشتیاق او را به درک جهان هستی کم نکرد و فقط شکل آن را تغییر داد. از آن زمان به بعد تحقیقاتش را به طور خستگی ناپذیر هم در زمینه علمی و هم در زمینه معنوی ادامه داد. البته برداشت ها و تفکرات معنوی ایشان برای دیگران قابل درک نبود ولی نتیجه این تحقیقات و کاربرد عملی آنها برای دیگران اعجاز انگیز بود.
در مورد ایشان چه در زمان قبل از آشنایی با عرفان و چه بعد از آن باید بگوییم که از همان نوجوانی در شبانه روز بیش از سه ساعت نمی خوابیدند و مرتب مشغول تحقیق بودند و آن موضوع برای خانواده ایشان و دوستان حیرت آور بود که چگونه است که هرگز احساس خستگی نمی کنند.
این تلاش های بی وقفه ایشان بعد از انقلاب هم ادامه داشت و کشور عزیزمان درسالهای اول جنگ تحمیلی نیز از مهارت های فنی و نبوغ ایشان در زمینه خدمت رسانی و پیشبرد اهداف نظامی کشور استفاده کرد. ایشان دو نمونه مسلسل دستی به نام های شهاب و شفق را طراحی و آماده خط تولید نمودند. این نمونه ها از لحاظ کیفیت به مراتب بهتر از مسلسل یوزی بود که در آن زمان بهترین اسحله دستی به حساب می آمد. در این مورد میتوان به کتاب خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی سال ۱۳۶۱ که تصویر آن در ذیل درج شده مراجعه کرد .
بعد از اینکه تلاشهایش برای ساخت و تولید طرحهای متعدد در زمینه نظامی بی نتیجه ماند تصمیم به ادامه تحصیل در خارج از کشور گرفت. ایشان پس از سفرهای متعدد به کشورهای اروپایی و ژاپن در نهایت در کشور ترکیه و درشهر آنکارا مستقر گردید و بعد از مدتی در آنجا در دانشگاه فنی خاورمیانه (METU (Middle East Technical University که دانشگاه انگلیسی زبان است به ادامه تحصیل مشغول شد.
نکته قابل توجه این است که با توجه به تجربه ایشان در خصوص صنعت هواپیما سازی و مهندسی مکانیک انتظار میرفت که برای ادامه تحصیل در همین زمینه مشتاق باشد اما ایشان مهندسی محیط را انتخاب کرد. او به این دلیل این رشته را انتخاب کرد که تا آن زمان برای کشف دنیای ماکروسکوپی از طریق تلسکوپ هایش تلاش می کرد. اشتیاق غریب الوصفش به کشف راز جهان هستی، فرصتی برایش ایجاد کرد تا بتواند در زمینه مهندسی محیط ادامه تحصیل دهد و همانگونه که پیش از آن برای کشف دنیای ماکروسکوپی ازطریق تلسکوپ هایش تلاش میکرد حال این فرصتی بود که به دنیای میکرسکوپی ذرات قدم بگذارد تا رهی باشد برای رسیدن به جواب سوالات بیشمارش.
پس از بازگشت به کشور، به همراه خواهر و شوهر خواهرش شرکت مهندسى و طراحى “تیوا کیان” با شماره ثبت ۱۳۹۳۳۰ و کد اقتصادى ۵۳۸-۳۱۵-۱۱۸ را تاسیس کرد. او بعنوان مدیر عامل این شرکت با مهارت ها و خلاقیت هاى فنى بالا به طراحى و ساخت ماشین آلات مورد نیاز کارخانه هاى مختلف مانند کارخانه هاى تولید قارچ، آرد، خوراک دام و طیور و…. پرداخت.
در این دوران بود که برای اولین بار در ایران یک سری از ماشین آلات را طراحی و تولید نمود که میتوانست آرد، خوراک دام و طیور را از سیلو به طور اتوماتیک منتقل و وزن کرده سپس محتوای آن را در کیسه ای ریخته تکان داده و درب کیسه را بدوزد. هزینه ساخت، فروش و نصب این دستگاه ها چندین برابر کمتر از دستگاه مشابه خارجی آن بود.

بخش سوم:








